گناباد از ظهور اسلام تا قرن سوم

گناباد كه در تاريخ پيش از اسلام خود شخصيتهاي اساطيري مانند فرود، سياوش، گيو، گودرز و امثالهم را داشته يكي از مراكز آئين مهرپرستي به شمار مي آمده که در اواخر سومين دهه از طلوع فجر اسلام به تصرف مسلمانان درآمد و آخرين پادشاه ساساني كه از طريق حلوان و اصفهان و كرمان و سيستان به مرو گريخت بنا به دلايلي مسير خود را از گناباد انتخاب كرد كه شرح آن در كتاب فتوح البلدان بلاذري آمده است (بلاذري،‌احمدبن يحيي، فتوح البلدان، چاپ1364 ص158 ).

نشانه هايي از حضور اعراب در دهه هاي اول هجري قمري در منطقه وجود دارد كه نمونه آن كتيبه سنگي واقع در روستاي گوهردشت (رقاصان قديم) در 20 كيلومتري گناباد است كه متعلق به مرحله تكاملي خط نبطي به كوفي محسوب مي شود و شباهت زيادي به كتيبه هاي زبد (512 م) و حرّان (865 م) و ام الجمال (قرن ششم ميلادي) دارد. (فريدريش،يوهان،تاريخ خطهاي جهان، ص 337)

در اين دوران موقعيت گناباد ايجاب مي كرد كه هر مهاجم يا مهاجري كه قصد صفحات شمالي خراسان از طريق جنوب يا قصد قهستان از شمال خراسان را داشته باشد بناچار بايد از گناباد بگذرد ليكن گناباد صرفاً يك گذرگاه نبوده بلكه شهري بوده است در محل تلاقي راههايي كه از طبس و فردوس (تون) و بيرجند و قاين و زوزن و خواف به هم مي پيوسته و به «سنگ بست» در مسير شاهراه بزرگ شرق يا جاده ابريشم متصل مي شدند. بنابراين گناباد همواره از نظر تجاري و مبادلات فرهنگي نيز حائز اهميت بوده است. (باسورث،‌ادموند كليفورد، ص 327)

عربها در گناباد هم مثل بقيه عرصه خراسان توانستند اردوگاهها و پايگاههايي ايجاد كنند و در كنار بوميان همانند شهروند به زندگي عادي و روزمره خود ادامه دهند. آنها در آغاز، از بهم ريختگي اوضاع و نظام اجتماعي و ايجاد دگرگوني خودداري مي كردند و مي كوشيدند حتي الامكان از برخورد ميان اجتماعات ايراني و عرب بكاهند (دنيل ، التون، ل، 1367ص 16 ).

استقرار خلافت بني اميه و ظلم وجوري كه از ناحيه دست نشاندگان آنها بر خراسان مي رفت جنبشهايي را در پي داشت كه در نهايت، آن قيامها به رهبري ابومسلم خراساني به سقوط امويان و روي كار آمدن عباسيان انجاميد و گناباد نيز از عرصه اين تحولات بركنار نماند. يادآوري اين نكته لازم است كه در اين زمانها گناباد از توابع ولايت قهستان بوده و قهستان در تحولات اجتماعي ايران نقش به سزايي داشته است.

در سال 203 هجري و بعد از شهادت امام هشتم (ع) دو برادر ايشان به نام های محمد و زيد كه به خونخواهي امام رضا (ع) قيام كرده بودند بدست مأمون گرفتار و زنداني شده و سپس به منطقه گناباد گريختند كه بر اساس نقل و قولهاي تاريخي در عقبه كاخك گناباد با همراهي عده اي از شيعيان جنگ سختي بين فرزندان امام موسي بن جعفر (ع) و سپاهيان مأمون درگرفت و محمدبن موسي در آن موضع به شهادت رسيد و زيد نيز پس از خاكسپاري محمد در رزمگاه كاخك به دشت بياض رفت و در دشت افريز به شهادت رسيد و درآنجا به خاك سپرده شد.(آيتي،‌محمدحسين 1371ص 57-53)

از اين زمان به بعد منطقه گناباد و بويژه كاخك مورد توجه ويژه شيعيان و طرفداران خاندان نبوت و طهارت قرار گرفت و همواره در مسير حقه تشيع به حيات خود ادامه داد. گي. لسترنج در كتاب معتبر جغرافياي تاريخي سرزمينهاي خلافت شرقي آورده است كه در اين زمان (قرن سوم) در جنوب شرقي كاخك ولايت «فارس» و در شمال كاخك ولايت « جنابد » و در جنوب غربي آن «تون» از رونق و آباداني نسبي برخوردار بود. (لسترنج، گي. 1364ص 384 )

در طول قرن سوم هجري گناباد و ديگر بلاد قهستان تحت حاكميت طاهريان و بعد صفاريان بود و پس از پيروزي امير اسماعيل ساماني بر عمرو ليث صفاري (287 هـ . ق) اين منطقه نيز جزو قلمرو حكومت سامانيان شد. (گرديزي، 1363ص 326).

 

برگرفته از کتاب گناباد از فرود تا فردا – تالیف دکتر محمدحسن هجرتی

درباره ی میثم هجرتی

همچنین ببینید

تاريخچه آموزش و پرورش نوين گناباد

در گناباد مدراس قديمي و تاريخي زيادي وجود داشته و قدمت برخي از آنها به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *